فهرست مطالب

علوم باغبانی - سال بیست و هشتم شماره 4 (پیاپی 24، زمستان 1393)

نشریه علوم باغبانی
سال بیست و هشتم شماره 4 (پیاپی 24، زمستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/12/27
  • تعداد عناوین: 17
|
  • سمانه محمدی مجید عزیزی صفحات 435-445
    به منظور بررسی اثر نانوکود فارمکس و تعداد دفعات محلولپاشی آن بر ویژگی های مورفولوژیکی، عملکرد گل تازه و خشک، درصد اسانس و کامازولن گیاه دارویی بابونه (Matricaria recutita L.) رقم بودگلد، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 8 تیمار و 4 تکرار انجام شد. فاکتورها شامل تعداد دفعات محلولپاشی (مرحله پنجه دهی و دو هفته بعد از محلولپاشی اول) و غلظت نانو کود فارمکس (0، 1، 3 و 5 میلی لیتر بر لیتر) بود. نتایج نشان دهنده اثر معنی دار تعداد دفعات محلولپاشی بر ارتفاع گیاه، تعداد پنجه، وزن تر کل بوته و عملکرد گل خشک بود، همچنین غلظت های مختلف نانوکود فارمکس بر اکثر صفات تاثیر معنی دار داشت. اثر متقابل این دو فاکتور نیز بر ارتفاع گیاه، طول ریشه و عملکرد گل خشک معنی دار بود. در مجموع، بیشترین ارتفاع بوته (5/103 سانتی متر) و عملکرد گل خشک (4/174 گرم در متر مربع) مربوط به تیمار دوبار محلولپاشی و غلظت 3 در هزار و بیشترین طول ریشه (15 سانتی متر) مربوط به تیمار یکبار محلولپاشی و غلظت 5 در هزار بود ولی تیمار دوبار محلولپاشی و غلظت 3 در هزار نانوکود فارمکس بیشترین اثر را بر صفات اندازه گیری شده از جمله درصد اسانس (753/0 درصد وزنی) داشت ولی از لحاظ آماری معنی دار نبود. با توجه به نتایج حاصل به نظر می رسد تیمار دوبار محلولپاشی و غلظت 3 در هزار نانو کود فارمکس بدلیل افزایش عملکرد و افزایش سایر صفات، بهترین تیمار بوده است.
    کلیدواژگان: Matricaria recutita، بودگلد، نانو کود فارمکس، کامازولن
  • سعید نادی، محمد فارسی، سید حسین نعمتی، حسین آرویی، غلامحسین داوری نژاد صفحات 446-452

    در این مطالعه اقدام به بازیافت خاک پوششی مصرف شده واحدهای پرورش قارچ دکمه ای سفید جهت استفاده مجدد و مکرر شده است. خاک پوششی به عنوان لایه ای جهت تحریک باردهی قارچ دکمه ای بر روی کمپوست (بستر کشت) به قطر 5-3 سانتی متر پهن می گردد و حدود 30 درصد هزینه های تولید را به خود اختصاص می دهد. در این آزمایش جهت سهولت در جمع آوری خاک پوششی مصرف شده از روی کمپوست، در مرحله خاکدهی یک لایه توری با قطر منافذ 5 میلی متر روی کمپوست پر شده قرار دادیم. این توری به عنوان حالی بین کمپوست و خاک پوششی عمل می کند به طوری که در انتهای دوره کشت می توان براحتی اقدام به جداسازی و جمع آوری خاک پوششی مصرف شده نمود پس از بهینه سازی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک پوششی بازیافت شده، آزمایشی در قالب طرح اسپلیت پلات با دو فاکتور آزمایشی توری و درصدهای خاک پوششی بازیافتی در ترکیب با خاک پوششی تازه انجام شد. عامل اصلی در دو سطح، توری وبدون توری، و عامل فرعی در 5 سطح از خاک پوششی بازیافتی در ترکیب با خاک تازه شامل100 درصد، 75 درصد، 50 درصد، 25 درصد و صفر درصد در 3 تکرار مورد استفاده قرارگرفته شد. با استفاده از نرم افزارتحلیلی SAS، سه صفت عملکرد میوه، متوسط وزن میوه، و تعداد میوه در متر مربع مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که در هیچ کدام از صفات مورد مطالعه بین انواع ترکیبات خاک پوششی، اختلاف معنی داری وجود ندارد. هم چنین اثر متقابل دو فاکتور معنی دار نشد، در نهایت می توان به نتیجه این رسید که استفاده از خاک پوششی بازیافتی در چرخه تولید قارچ دکمه ای در مقایسه با خاک پوششی تازه هیچ تاثیری منفی در کمیت و کیفیت محصول تولیدی نخواهد داشت. بنابراین تولیدکنندگاه قارچ می توانند از خاک پوششی بازیافتی پس از اصلاح آن از نظر شوری، اسیدیته و پاتوژن ها به کرات استفاده نمایند.

    کلیدواژگان: بازیافت، خاک پوششی بازیافتی، قارچ دکمه ای سفید
  • نریمان رشیدی، عیسی ارجی*، محمد گردکانه، عبدالکریم کاشی صفحات 453-463

    به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی و سوپرجاذب بر خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی سیب زمینی رقم ‘مارفونا’ آزمایشی در سال 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه رازی کرمانشاه به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. منطقه دارای شرایط آب و هوایی سرد معتدل و خاک مزرعه سیلتی رسی بود. فاکتور اصلی شامل دو سطح سوپر جاذب A200 (70 کیلوگرم در هکتار) و بدون سوپر جاذب و فاکتور فرعی کودهای آلی شامل 9 سطح بدون مصرف کود، مصرف کود شیمیایی (طبق آزمایش خاک)، کود مرغی گرانوله (1000 کیلوگرم در هکتار)، کود مرغی معمولی (12 تن هکتار)، کود خاک پرور (1000 کیلوگرم در هکتار)، کود گاوی (20 تن در هکتار)، ورمی کمپوست (20 تن در هکتار)، کمپوست (20 تن در هکتار) و کمپوست چای (تی کمپوست با خیس خوردن غده ها و 4 مرتبه محلول پاشی) بود. در این آزمایش تاثیر کودهای آلی و سوپرجاذب بر شاخص کلروفیل برگ و اثر متقابل آنها بر هدایت روزنهای به ترتیب در سطوح احتمال 1، 5 و 5 درصد معنیدار شد. در میان صفات کیفی و بیوشیمیایی تاثیر کودهای آلی بر میزان فسفر و اثر متقابل کودهای آلی و سوپرجاذب بر نیتروژن در سطح احتمال 5 درصد معنیدار گردید. مصرف سوپر جاذب باعث افزایش معنی دار در درصد فسفر موجود در غده سیب زمینی شد. درصد روغن خام، فیبر، نشاسته، قند، نیتروژن، فسفر و پتاسیم غده به صورت معنی داری تحت تاثیر سطوح مختلف کودهای آلی قرار نگرفت. بیش ترین درصد روغن و فیبر به ترتیب در تیمارهای کمپوست و کود گاوی به دست آمدند. بیش ترین درصد قند و نیتروژن غده در اثر کود گاوی حاصل شد. کود خاکپرور و کود مرغی معمولی نیز به ترتیب بیش ترین درصد پتاسیم و فسفر را به خود اختصاص دادند.

    کلیدواژگان: سیب زمینی، کود حیوانی، ورمی کمپوست، عملکرد
  • غلامحسین داوری نژاد*، سکینه عارفخانی، مجید عزیزی، مهدی زارعی صفحات 464-478

    در این پژوهش اثر سطوح مختلف اسید سالیسیلیک و کلریدکلسیم بر قابلیت ماندگاری، ویژگی های کیفی و فعالیت آنتی اکسیدانی میوه هلو رقم ’آمسدن‘ مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. میوه ها در مرحله بلوغ تجاری برداشت، و در غلظت های مختلف اسید سالیسیلیک (1 و 2 میلی مولار)، کلریدکلسیم (5/1 و 3 درصد)، ترکیب اسید سالیسیلیک و کلرید کلسیم (1-5/1، 1-3، 2-5/1 و 2-3) و هم چنین آب مقطر (شاهد) به مدت 5 دقیقه غوطه ور شدند. پس از خشک شدن در هوای آزاد در بسته های پلی اتیلنی بسته بندی و در دمای 4 درجه سانتی گراد با رطوبت نسبی 85-80 درصد به مدت 35 روز انبار گردیدند. طی روزهای اول و آخر انبارداری تغییرات وزن میوه، سفتی بافت میوه، درصد پوسیدگی، pH، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، اسید آسکوربیک و فعالیت آنتی اکسیدانی میوه ها اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که در انتهای دوره انبارداری میزان کاهش وزن میوه، درصد پوسیدگی، pH، مواد جامد محلول افزایش معنی داری داشتند، درحالی که سفتی بافت میوه، اسیدیته قابل تیتراسیون، اسید آسکوربیک و فعالیت آنتی اکسیدانی کاهش معنی داری نشان دادند. تیمارهای اسیدسالیسیلیک و کلریدکلسیم به طور معنی داری از کاهش وزن میوه جلوگیری نموده و باعث حفظ سفتی بافت میوه ها شدند. در این شرایط، بیش ترین میزان اسید قابل تیتراسیون، اسید آسکوربیک و فعالیت آنتی اکسیدانی و کم ترین مواد جامد محلول و درصد پوسیدگی در تیمارهای اسید سالیسیلیک و کلرید کلسیم نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد. تیمار ترکیبی اسید سالیسیلیک و کلریدکلسیم تاثیر بیش تری نسبت به هر کدام از تیمارها به طور جداگانه داشت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از اسیدسالیسیلیک و کلریدکلسیم می تواند به عنوان راه کار موثری در تکنولوژی پس از برداشت میوهای هلو معرفی گردد.

    کلیدواژگان: هلو (Prunus persica L، )، ماندگاری، سفتی میوه، اسید آسکوربیک، مواد جامد محلول
  • مصباح بابالار، آرزو عسگرپور، محمد علی عسگری صفحات 479-486

    در این تحقیق اثر اسیدسالیسیلیک و پوتریسین هر کدام در چهار غلظت صفر، 5/0، 1 و 2 میلی مولار به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار بر روی 16 درخت 18 ساله سیب رقم ’گرانی اسمیت‘ (در مجموع 48 درخت) مطالعه شد. اعمال تیمارها در سه نوبت به ترتیب، بلافاصله بعد از تمام گل، 45 روز بعد از تمام گل و نیز 116 روز بعد از تمام گل (2 هفته قبل از برداشت) مه افشانی شدند. بعد از برداشت از هر تکرار سه الی چهار میوه انتخاب، و در تیمارهای ذکر شده به مدت 30 دقیقه غوطه ور، بسته بندی و به سردخانه با دمای 5/0±1 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 90- 85 درصد منتقل شدند. نمونه ها با فاصله 45 روز در 5 مرحله از سردخانه خارج و میزان کاهش وزن، سفتی بافت، میزان مواد جامد قابل حل، اسیدیته، pH و شاخص طعم اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که با گذشت زمان درصد کاهش وزن نمونه های تیمار شده کمتر از نمونه های شاهد بودند با این حال سفتی و درصد اسیدهای آلی نمونه های تیمار شده بیشتر از شاهد بودند. سطوح 1 و2 میلی مولار اسیدسالیسیلیک و پوتریسین 1 میلی مولارسفتی بیش تر و درصد کاهش وزن کمتری نسبت به شاهد نشان دادند (05/0>p). مقادیر اسیدهای آلی نیز در نمونه های تیمار شده با اسیدسالیسیک 2 میلی مولار به طور معنی داری بیش تر از نمونه های شاهد بودند ولی پوتریسین تاثیر معنی داری بر درصد اسیدهای آلی نداشت. مواد جامد قابل حل نمونه های تیمار شده با اسید سالیسیسلیک و پوتریسین با غلظت 1 و 2 میلی مولار در ابتدای آزمایش به طور معنی داری (05/0>p) کمتر از نمونه های شاهد بودند، در حالی که در مراحل پایانی مقادیر مواد جامد قابل حل بیش تر از شاهد بودند. فاکتورهای pH و شاخص طعم تحت تاثیر تیمارهای مختلف قرار نگرفتند.

    کلیدواژگان: محلول پاشی، اسیدسالیسیلیک، پوتریسین، سیب گرانی اسمیت
  • منصور مشرقی، مجید عزیزی، فاطمه عروجعلیان، ناصر شاه طهماسبی صفحات 487-495

    در این تحقیق اسانس کرفس کوهی (Kelussia odoratissima Mozaff) و کلپوره (Teucrium polium) به روش تقطیر با آب استخراج گردید. اسانس های بدست آمده با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگراف (GC) و گاز کروماتوگراف متصل به طیف نگار جرمی (GC/MS)آنالیز شد و اجزای آن ها بر اساس شاخص بازداری و طیف جرمی تعیین گردید. سپس با استفاده از روش میکرودایلوشن (ریز رقت) و با استفاده از دستگاه خواننده الایزا خاصیت ضد باکتریایی اسانس های مورد نظر با تعیین حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC) علیه برخی از باکتری های آلوده کننده مواد غذایی مانند Staphylococcus aureus، Bacillus cereus، Listeria monocytogenes، Escherichia coli O157H7 و Salmonella enterica و Pseudomonas aeruginosa بررسی شد. نتایج بدست آمده نشان داد که در کرفس کوهی اجزای مهم اسانس شامل (Z)-ligustilide، (Z)-3-butylidene-phthalide، limonene α-phellandrene و germacrene B بود. اجزای مهم اسانس کلپوره شامل β-caryophylene، Germacrene D، γ-cadinene، (Z)- nerolidol، camphor، β-pinene، α- camphene، linalool و α-humulene بود. MIC اسانس کرفس کوهی بین 31/0 میلی گرم بر میلی لیتر (مربوط به استافیلوکوکوس اورئوس) تا 5/2 میلی گرم بر میلی لیتر (سالمونلا انتریکا) متغیر بود در حالی که MIC اسانس کلپوره برابر 16/0 (مربوط به استافیلوکوکوس اورئوس) تا 25/1 میلی گرم بر میلی لیتر (مربوط به سالمونلا انتریکا) بود. با توجه به نتایج بدست آمده به نظر می رسد استفاده از گیاهان دارویی بومی در راستای کنترل موثر پاتوژن های مواد غذایی به عنوان یک روش مکمل که در عین حال اثر نامطلوب کم تری بر خواص ارگانولپتیکی داشته باشند سودمند باشد.

    کلیدواژگان: کرفس کوهی، کلپوره، خواص ضد باکتریایی، روش ریز رقت
  • مهدی حسینی فرهی کرم الله گودرزی صفحات 496-504
    به منظور بررسی اثر روش های کاربرد سولفات روی بر بهبود ویژگی های کمی، کیفی و رفع کمبود روی در تاکستان های سی سخت، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با ده تیمار و چهار تکرار انجام شد. تیمارهای کاربرد سولفات روی شامل تزریق در تنه (5/1، 3 و 5 گرم در لیتر)، محلول پاشی (5/1، 3 و 5 گرم در لیتر) و چال کود (75، 150 و 200 گرم در هر بوته) بود. نتایج نشان داد که بیش ترین عملکرد در تیمارهای کاربرد 200 گرم سولفات روی به صورت چال کود و تزریق 5/1 گرم در لیتر سولفات روی به ترتیب به مقدار 81/17 و 39/16 کیلوگرم در بوته در مقایسه با شاهد به میزان 27/7 کیلوگرم در بوته به دست آمد. تزریق سولفات روی در غلظت 3 در هزار باعث افزایش حجم حبه به میزان 62/3 سانتی متر مکعب در مقایسه با سایر تیمار ها گردید. تیمارهای تزریق 3 و 5 گرم در لیتر، محلول پاشی 5/1، 3 و 5 گرم در لیتر و کاربرد 75، 150 و 200 گرم سولفات روی به صورت چال کود شاخص سبزینگی برگ را به طور معنی داری نسبت به شاهد افزایش داد. هم چنین بیش ترین میزان غلظت روی در برگ انگور در تیمار محلول پاشی سولفات روی در غلطت 5 گرم در لیتر (43/127 میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک) در مقایسه با شاهد (5/17 میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک) مشاهده گردید. به طورکلی در هر سه روش کاربرد روی، غلظت های پایین به طور معنی داری بیش ترین عملکرد را نسبت به شاهد تولید کردند، اما غلظت بهینه روی در برگ با محلول پاشی 5/1 درصد سولفات روی به دست آمد.
    کلیدواژگان: انگور، تزریق تنه، چال کود، سولفات روی، عملکرد، محلول پاشی
  • زیبا محمدی سید نجم الدین مرتضوی صفحات 505-516
    آلسترومریا یکی از مهم ترین گل های شاخه بریده می باشد که به کمک برخی مواد می توان ماندگاری آن را افزایش داد. این پژوهش با هدف مطالعه اثر برخی محلول های شیمیایی در پس از برداشت گل های بریدنی آلسترومریا رقم استراتوس به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور ساکارز) 0، 5، 10 و 15 گرم در لیتر(و اسید سالیسیلیک)0، 100، 200 و 400 میلی گرم در لیتر (در سه تکرار اجرا گردید. ماندگاری، محتوای نسبی آب برگ و گلبرگ، نشت الکترولیت برگ و گلبرگ، جذب محلول، محتوای کلروفیل و درصد زردی برگ بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تاثیر ساکارز فقط بر نشت الکترولیت گلبرگ و میزان کلروفیل معنی دار شد. اثر اسید سالیسیلیک بر تمام صفات به جز نشت الکترولیت گلبرگ در سطح یک درصد معنی دار شد. اثر متقابل ساکارز و اسید سالیسیلیک بر تمام صفات در سطح پنج درصد تاثیر معنی دار داشت. نتایج نشان داد که تیمار 15 گرم در لیتر ساکارز بیش ترین میزان کلروفیل a و کم ترین نشت الکترولیت گلبرگ را دارا بود. تیمار 400 میلی گرم در لیتر اسید سالیسیلیک بیش ترین ماندگاری، محتوای نسبی آب برگ و گلبرگ، کلروفیل، جذب محلول و کم ترین نشت الکترولیت برگ و زردی برگ را نسبت به شاهد نشان داد. تیمار 15 گرم در لیتر ساکارز همراه با 400 میلی گرم در لیتر اسید سالیسیلیک بیش ترین ماندگاری، جذب محلول و کم ترین نشت الکترولیت گلبرگ را نسبت به شاهد دارا بود. بنابراین استفاده از 400 میلی گرم در لیتر اسید سالیسیلیک برای افزایش ماندگاری و کیفیت گل های بریده آلسترومریا توصیه می شود.
    کلیدواژگان: ساکارز، اسید سالیسیلیک، آلسترومریا، ماندگاری، کیفیت پس از برداشت
  • سعید خانی نژاد، حمیدرضا خزاعی، جعفر نباتی، محمد کافی صفحات 517-523

    سیب زمینی یکی از پر تولیدترین محصولات کشاورزی و از منابع غذایی با ارزش در کشورهای در حال توسعه می باشد. قارچ های میکوریزا نیز همزیست با ریشه اغلب گیاهان زراعی بوده و سبب بهبود در رشد و عملکرد آن ها می شوند. در این راستا مطالعه ای به منظور بررسی تاثیر گونه های مختلف قارچ میکوریزا بر عملکرد ارقام سیب زمینی انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار (هفت گونه قارچ میکوریزا (G. mosseae،G. intraradices، G. fasciculatum،G. versiform، G. claroideum، G. caledonium، A. longula) و تیمار شاهد) و دو رقم سیب زمینی آگریا و فونتانه در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد از نظر تعداد غده و مقدار فسفر اندام هوایی بین دو رقم آگریا و فونتانه تفاوت معنی داری وجود نداشت اما سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و وزن کل غده ها در رقم فونتانه بیش تر از آگریا بود. تیمار شاهد و قارچ های A. longula به ترتیب کم ترین (22 و 21 گرم) و گونه های G.intraradices، G. mosseaeو G. versiform به ترتیب بیش ترین (60، 54 و 51 گرم) وزن غده را داشتند. قارچ G. mosseae در هر دو رقم آگریا و فونتانه تولید غده بالاتری (سه غده) داشت. متوسط وزن غده نیز در سیب زمینی های تیمار شده با گونه G. versiform بیش تر از سایر تیمارها بود. گیاه میکوریزا توانایی جذب فسفر بالاتری را نسبت به گیاه غیر میکوریزا نشان داد.

    کلیدواژگان: آگریا، فونتانه، میکوریزا
  • محمد سعید تدین، غلامرضا معافپوریان، ندا مفتون آزاد صفحات 524-534

    به منظور بررسی عوامل تغذیه ای وتنظیم کننده رشد بر کاهش اثرات منفی اقلیمی از جمله خشکسالی های پیاپی، این آزمایش در بین سال-های90-1389 بر روی انگور دیم رقم خلیلی در دو منطقه شهرستان های بوانات و شیراز (اکبرآباد) در استان فارس اجرا گردید.آزمایش در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی به مدت دو سال با سه تکرار و در هر کرت 5 اصله درخت انجام گرفت. تیمارها شامل شرایط نگهداری عرف باغدار(شاهد)، محلول پاشی فولویک اسید (3 درصد)، محلول پاشی آمینو اسید حاوی پرولین آزاد (5/2 میلی لیتر در لیتر)، محلول پاشی براسینواستروئید (4/0میلی گرم در لیتر)، مصرف خاکی براسینولید (2/0 میلی گرم در لیتر) و محلول پاشی توام (محلول پاشی فولویک اسید (3 درصد)+ محلول پاشی آمینو اسیدحاوی پرولین آزاد (5/2 میلی لیتر در لیتر)+ محلول پاشی براسینواستروئید (4/0میلی گرم در لیتر)) بود. نتایج بررسی صفات مرتبط با مقاومت گیاه در برابر تنش رطوبتی هم چون راندمان فتوسنتز، هدایت روزنه ای، میزان تعرق، کارآیی مصرف آب، محتوای آب برگ و میزان پرولین آزاد، میزان قند محلول برگ و میزان کلروفیل a،b و نسبت کلروفیل a/b در برگ های کاملا توسعه یافته انگور رقم خلیلی نشان دهنده اثر معنی دارکاربرد ماده زیست محرک براسینواستروئید به ویژه به صورت محلول پاشی بر افزایش توان مقابله با تنش رطوبتی و نیز افزایش عملکرد بود. بیش ترین میزان عملکرد در این آزمایش متعلق به تیمار محلول پاشی توام بود و پس از آن به ترتیب تیمارهای محلول پاشی براسینواستروئید، محلول پاشی آمینو اسید حاوی پرولین آزاد، مصرف خاکی براسینواستروئید و محلول پاشی فولویک اسید که به ترتیب میزان عملکرد را به میزان 5/64، 2/46، 1/44، 8/39 و 3/20 درصد نسبت به شاهد افزایش دادند.

    کلیدواژگان: انگور خلیلی، آمینو اسید حاوی پرولین، براسینواستروئید، تنش خشکی، فولویک اسید
  • رزیتا خادمی آستانه، سید جلال طباطبایی، صاحبعلی بلندنظر صفحات 535-543

    سلنیوم عنصری غیرفلزی است که با تاثیر بر رشد و نمو گیاهان و به خاطر حضور در سیستم های آنتی اکسیدانی یک عنصر اساسی برای سلامتی انسان و حیوان شناخته شده است. به منظور ارزیابی تاثیر غلظت های مختلف سلنیوم بر عملکرد و خصوصیات فیزیولوژیکی کلم تکمه ای (Brassica oleracea var. Gemmifera) آزمایشی با شش سطح سلنیوم (0، 2، 4، 8، 16و 32 میلی گرم در لیتر از منبع سلنات سدیم) در قالب یک طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانه ای انجام شد. نتایج نشان داد که عملکرد گیاه به طور معنی داری (01/0 P≤) تحت تاثیر تیمارهای سلنیومی قرار گرفت، به طوری که با افزایش غلظت سلنیوم در محلول غذایی از 0 تا 8 میلی گرم در لیتر عملکرد و شاخص کلروفیل افزایش، نشت الکترولیت در برگ ها کاهش و سپس با افزایش غلظت سلنیوم عملکرد کاهش و نشت الکترولیت در برگ های جوان افزایش یافت. حداکثر عملکرد با افزایش 40 درصدی نسبت به شاهد در غلظت 8 میلی گرم در لیتر مشاهده شد. با افزایش سطوح سلنیوم در محلول غذائی، غلظت سلنیوم افزایش یافت و به ترتیب برگ های پیر>برگ های جوان> جوانه ها بود. نتایج نشان داد که می توان سلنیوم را حداکثر تا غلظت 8 میلی گرم در لیتر به منظور بهبود رشد گیاه به محلول های غذایی برای پرورش کلم تکمه ای اضافه نمود.

    کلیدواژگان: نیترات، نشت الکترولیت، کلروفیل، هیدروپونیک
  • امیر صادقی، نعمت الله اعتمادی، محبوبه شمس، فاطمه نیازمند صفحات 544-553

    خشکی و مسئله کمبود آب، چالش مهم پیش روی چمن به عنوان یکی از اجزای اصلی فضای سبز بوده و استفاده از گونه های مقاوم به خشکی راهکاری اساسی جهت حفظ منابع آبی می باشد. در این پژوهش اثر تنش خشکی بر چمن های علف گندمی بیابانی و چمانواش بلند به صورت فاکتوریل-اسپلیت پلات در زمان و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار بررسی شد. پس از استقرار کامل چمن ها، تنش خشکی به صورت قطع کامل آبیاری در نیمی از گلدان های مربوط به هر دو گونه اعمال گردید و نیم دیگر گلدان ها آبیاری کامل شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، تا 10 روز پس از تنش خشکی، چمانواش بلند، کیفیت رنگ بالاتر (4/8) و درصد خشکیدگی کم تری را نسبت به علف گندمی نشان داد اما پس از این مدت درصد خشکیدگی چمانواش با سرعت بیش تری افزایش یافت به طوری که در انتهای آزمایش درصد خشکیدگی بیش تر (94 درصد) و کیفیت رنگ کم تر (8/1) نسبت به علف گندمی داشت. نتایج نشان داد، تحت تنش خشکی اختلاف معنی داری بین دو گونه در محتوای نسبی آب برگ مشاهده نشد. در علف گندمی مقدار پرولین گیاهان تحت تنش تا روز دهم با گیاهان شاهد تقریبا برابر بود اما با طولانی تر شدن دوره تنش میزان پرولین به طور معنی داری افزایش یافت. برخلاف علف گندمی که از نظر تغییرات درصد روزنه بسته، شیب نسبتا ملایمی طی دوره تنش داشت این شاخص در چمانواش بلند با شیب بسیار زیادی افزایش یافت و به 52/89 درصد در روز بیستم رسید. هم چنین با اعمال تنش خشکی تراکم روزنه به طور معنی داری افزایش و قطر دهانه روزنه به طور معنی داری کاهش یافت. بر اساس نتایج به دست آمده، در تنش طولانی مدت، علف گندمی بیابانی از مقاومت به خشکی بالاتری نسبت به چمانواش بلند برخوردار بود.

    کلیدواژگان: پرولین، تنش خشکی، درصد خشکیدگی، روزنه
  • سونیا جمالی، ولی ربیعی، جواد فتاحی مقدم صفحات 554-564

    در این پژوهش اثر تیمارهای پوششی (واکس و کیسه پلاستیکی) با میزان 24 میکرولیتر متیل سالیسیلات بر کیفیت و آسیب سرمایی میوه پرتقال خونی ’مورو‘ طی انبارداری بررسی شد. میوه ها پس از تیماردهی، به سرد خانه منتقل و در دمای 5 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 90-85 درصد به مدت 80 روز نگهداری شدند. در روزهای صفر، 20، 40، 60 و 80 روز انبارداری با نمونه گیری صفات میزان فنل کل گوشت و پوست، ظرفیت آنتی اکسیدانی گوشت و پوست، آنتوسیانین کل، پراکسیداسیون لیپید، درصد نشت یون، میزان و درصد آسیب سرمایی ارزیابی شد. نتایج نشان داد که میزان فنل کل پوست و گوشت طی انبارداری کاهش یافت. فنل کل پوست در انتهای انبارداری در پوشش واکس با متیل سالیسیلات با مقدار 26/0 میلی گرم، کم ترین کاهش را داشت. هم چنین فنل کل گوشت در کیسه پلاستیک با دو میوه (25/0 میلی گرم)، کم ترین تغییرات را طی انبارداری نشان داد. پوشش دهی همراه متیل سالیسیلات با حفظ رطوبت و ساختار سلولی سبب کند شدن فرایند پیری و حفظ ترکیبات مفید در میوه شد. به طور کلی، میزان آنتوسیانین کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی گوشت طی انبارداری افزایش یافت. ظرفیت آنتی اکسیدانی پوست به ترتیب در پوشش واکس (98/42 درصد) و کیسه پلاستیک بادو میوه (46/37 درصد) و کیسه پلاستیک بادو میوه با متیل سالیسیلات (42/37 درصد) بالاترین بود. پوشش واکس با متیل سالیسیلات با 18/0 میلی مول و کیسه پلاستیک با دو میوه با 17/0 میلی مول کم ترین پراکسیداسیون لیپید را در انتهای انبارداری داشت. کیسه پلاستیک تک میوه با متیل سالیسیلات کم ترین مقدار را با 54/44 درصد و متیل سالیسیلات با41/77 درصد بیش ترین میزان نشت یونی را به خود اختصاص داد. مناسب ترین تیمارها برای کاهش آسیب پیتینگ پوشش کیسه پلاستیک تک میوه با متیل سالیسیلات (1درصد) و پوشش واکس با متیل سالیسیلات (1درصد) بود. طی انبارداری میزان پیتینگ، نشت یونی، پراکسیداسیون لیپید افزایش پیدا کرد. ترکیب تیمارهای پس از برداشت اثر بیش تری نسبت به کاربرد هر یک از تیمارها به تنهایی دارد در بین تیمارهای به کار رفته میوه های تحت پوشش واکس همراه متیل سالیسیلات مناسب ترین وضعیت را داشتند.

    کلیدواژگان: مالون دی آلدهید، پوشش دهی، انبارداری، ظرفیت آنتی اکسیدانی، فنل کل، پیتینگ
  • مریم حقیقی مریم مظفریان صفحات 565-575
    کاهش میزان آبیاری از طریق آبیاری کاهشی یک طرفه یا موضعی (PRD) باعث صرفه جویی در آب و هزینه های تولید می شود. بدین منظور آزمایشی جهت مقایسه آبیاری یک طرفه و آبیاری معمولی بر گوجه فرنگی رقم فالکاتو در دانشگاه مسی نیوزلند به اجرا در آمد، تیمارها به صورت شاهد (آبیاری در حد ظرفیت مزرعه در هر بار آبیاری به کل حجم ریشه) و PRD (آبیاری به صورت نصف ظرفیت مزرعه فقط به یک سمت ریشه در هر دور آبیاری) ترتیب داده شد. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که فعالیت آنزیم های پراکسیداز و سوپراکسیداز دیسموتاز در تیمار آبیاری یک طرفه نسبت به شاهد افزایش داشت. کاهش فتوسنتز، هدایت مزوفیلی و کارآیی مصرف آب فتوسنتزی، وزن تر و خشک ریشه و شاخساره در تیمار آبیاری یک طرفه نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد. بازده کسب مواد غذایی (NACE) برگ به ترتیب برای عناصر سدیم و روی بالاترین و کم ترین میزان بازده کسب مواد غذایی در فسفر زمانی که آبیاری موضعی در مقایسه با شاهد اعمال شد مشاهده گردید، شاخص های عملکردی از جمله میانگین عملکرد (MP) افزایش معنی دار و 63 درصدی نسبت به اولین برداشت میوه داشت، شاخص پایداری عملکرد (YSI) 46 درصد در سومین برداشت میوه نسبت به دومین برداشت کاهش یافت. شاخص مقاومت (TOL) در آخرین برداشت میوه 80 درصد نسبت به اولین برداشت افزایش داشت، هم چنین میانگین ژئومتری عملکرد (GMP) در دومین برداشت نسبت به اولین برداشت 62 درصد افزایش مشاهده شد.
    کلیدواژگان: آبیاری یک طرفه، پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز، شاخص حساسیت به تنش، عملکرد، گوجه فرنگی
  • مهسا صالحی، نعمت الله اعتمادی*، ناصر هنرجو، مهرداد جعفرپور صفحات 576-583

    رشد مطلوب گیاهان نیازمند حاصلخیزی و در دسترس بودن عناصر غذایی در خاک است. گاهی با وجود در دسترس بودن عناصر غذایی در خاک، به علت وضع فیزیکی نامناسب آن، میزان محصول کاهش می یابد. در کشت سنتی شب بو ترکیب خاک هوار، رسوبات نهر و پسماند فاضلاب شهری استفاده می شود. به دلیل کاهش دسترسی به خاک های مذکور، یافتن جایگزینی مناسب برای بستر کشت و بررسی اثر مواد آلی مختلف در کشت شب بو ضروری است. از خاک باغچه به عنوان بستر کشت پایه و شاهد استفاده گردید. تیمارها شامل خاک باغچه، همراه با دو سطح (4 و 8 درصد وزنی) از مواد آلی مختلف (پسماند فاضلاب شهری، کمپوست، خاکبرگ و تفاله چغندر قند) و یک تیمار دیگر، بستر کشت رایج شب بو، در نظر گرفته شد. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که اثر تیمارها بر ارتفاع، قطر گلچه، مقدار کربوهیدرات در سطح احتمال 1 درصد و طول گل آذین در سطح احتمال 5 درصد معنی دار گردید. در حالی که صفات سطح برگ، میزان کلروفیل و وزن تر و خشک ریشه متاثر از تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. به طور کلی، پسماند فاضلاب شهری با 8 درصد وزنی در خاک باغچه، مناسب ترین بستر کشت برای رشد شب بو Matthiolaincanacv. Column Crimson مشاهده گردید.

    کلیدواژگان: پسماند فاضلاب شهری، تفاله چغندر قند، کمپوست، گل آذین
  • محسن مردی، مهرشاد زین العابدینی*، روح الله حق جویان، سیدحسین جمالی، سید مجتبی خیام نکویی، عبدالرضا کاوند، کریم احمدی، لیلا صادقی، علی اکبر لونی، طیبه کرمی، صغری خوشکام صفحات 584-593

    یکی از معضلات مهم باغداران در خصوص احداث نهالستان ها و باغ ها، نامشخص بودن اصالت ژنتیکی ارقام کشت شده می باشد. در سال های اخیر تکنولوژی نشانگرهای DNA در گیاهان عالی به سمت استفاده از این نشانگرها در انگشت نگاری DNA سوق یافته است. در این تحقیق با استفاده از 30 نشانگر مولکولی SSR، کلید شناسایی مولکولی در 5 رقم از 7 رقم گردوی ایرانی (Juglansregia) حاصل گردید. نتایج این تحقیق نشان داد، از مجموع 30 نشانگر ریزماهواره گردو، 5 نشانگر قادر به شناسایی کلیدهای اختصاصی ارقام گردو مورد مطالعه بودند. نشانگرهای WP-376 و ABRII -WM-6 در رقم های K72، Z30، Z53، Z60 و Z63 باندهای چند شکل اختصاصی ایجاد نمودند. وجود غیر یکنواختی ژنتیکی در بین درختان مورد مطالعه ارقام B21 و Z67 باعث عدم توصیه درختان مذکور به عنوان درختان مادری این ارقام گردید. کلید های مولکولی اختصاصی به وسیله تجزیه های مولکولی بر روی 39 درخت مادری ایجاد گردید و نتایج این تحقیق در دو آزمایشگاه مستقل تایید شد. با استفاده از کلیدهای شناسایی مولکولی ارقام مورد مطالعه امکان تشخیص این ارقام در مرحله نونهالی به منظور تایید اصالت ژنتیکی آن ها میسر می گردد.

    کلیدواژگان: گردو، ریزماهواره، انگشت نگاری، روش های مبتنی بر مدل، تجزیه خوشه ای
  • فاطمه ظفری، محمد اسماعیل امیری، علی وطن پور ازغندی صفحات 594-599

    به منظور بررسی اثرات شوری بر طول شاخه، تعداد برگ، تعداد جوانه جدید، کلروز، نکروز و غلظت عناصر سدیم، کلر، پتاسیم، نیتروژن و فسفر بر ریزنمونه های تهیه شده از کشت نوک شاخساره گلابی رقم درگزی (Pyrus Communis cv. Dargazi) آزمایشی شامل تیمارهای سطوح مختلف شوری؛ صفر (شاهد)، 40، 80، 120، 160 میلی مولار کلرید سدیم در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در سال 1391 در دانشگاه زنجان انجام شد. بعد از 6 هفته دوره کشت درون شیشه ای تحت تنش شوری، صفات ذکر شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. طول شاخه و تعداد برگ با افزایش سطح شوری کاهش و تعداد برگ کلروزه و نکروزه تحت تاثیر شوری بطور معنی داری افزایش یافتند. بعلاوه با افزایش سطح شوری غلظت نیتروژن و پتاسیم بافت گیاه کاهش و میزان سدیم و کلر بافت افزایش یافت. غلظت فسفر بافت گیاهی تحت تاثیر تنش شوری قرار نگرفت.

    کلیدواژگان: گلابی، تنش شوری، رشد، غلظت عناصر، شرایط درون شیشه ای
|
  • S. Mohammadi, M. Azizi Pages 435-445
    In this research، the effect of foliar spraying times and different levels of Farmax® nano fertilizer on morphological characteristic and dry and fresh flower yield، essential oil and chamazulene percentage of chamomile (Matricaria recutita L.) CV. Bodegold was studied. The experiment was factorial in the bacic of randomized complete blocked design (RCBD) with eight treatment and four replications. The treatments included four amounts of nano fertilizer (0، 1، 3 and 5ml\l) as first factor and two foliar spraying times (tiller stage and 2 after weeks) as second factor. The results indicated that foliar spraying time had a significant effect on plant height، numbers of tiller، total fresh weight plant and dry flower yield. Different of levels Farmax® nano fertilizer had significant effect on majority characteristic. The interaction effect had significant effect on height plant and root and dry flower yield. So، maximum height plant (103. 5cm) and dry flower yield (174. 38g/m2) were obtained at 2 foliar spraying times and 3ml/l nano fertilizer concentration and maximum height root was obtained at one foliar spraying times and 5 ml/l nano fertilizer concentration، but 2 foliar spraying times and 3ml/l nano fertilizer concentration treatment to be increased on the most of the characteristic especially essential oil percent (0. 753 weight percent) but do not have effect significant. The total results showed that 2 foliar sparing times and 3 ml/l nano fertilizer concentration was the best of treatment.
    Keywords: Matricaria recutita, Bodegold, Farmax® Nano Fertilizer, Chamazulene
  • S. Nadi, M. Farsi, S.H. Nemati, Hossein Aroiee, Gholamhosain Davarnjad Pages 446-452

    In this study، the recovery of casing soil consumed in the white button mushroom was investigated. Casing soil is used as a layer on compost (culture medium) to a diameter of 3-5to stimulate fruiting on the white button mushroom (Agaricus bisporus). The expense od casing soil is about 30 percent of production costs. In the first step of this experiment، in order to separate casing soil from compost easily (at the end of production period)، by distribution of a mesh with pores of 5 mm between compost and casing soil in the casing step، which we could separate and easily collect casing soil at the end. The most important altering factor between chemical and physical properties of recycling casing soil، is EC that was reduced by leaching process. An experiment was conducted based on split plot design with two factors and three replications. The main plots were treated with two levels of with and without a plastic mesh. Percentages of recycled soils in combination with fresh casing soil applied in sub plots. Subplot included 100%، 75%، 50%، 25% and 0% of recycled soil. Three traits included fruit yield، fruit average weight and fruit number were analyzed using SAS software. None of the traits showed significant differences. No significant difference was obsereved between with and without plastic mesh. Further more no difference was observed between different percentages of recycled soil mixed with fresh peat. It is thus concluded that using recycled casing soil in production of the white button mushroom is possible and profitable.

    Keywords: Casing soil, Recycling casing soil, The white button mushroom
  • N. Rashidi, Isa Arji, Mohammad Gerdakaneh, Abdol Karim Kashi Pages 453-463

    In order to investigate effect of organic manure and super absorbent on physiological and biochemical traits of potato (Solanum tubersum، cv Marfona)، a split plot experiment was conducted as randomized complete block design with three replications at Research Farm، Agriculture College، University of Razi in 2010. Main factor included two levels of super absorbent A200 (0 and 70 Kg/ha،) and split plot included nine levels (0، chemical fertilizer (according to soil test)، granule chicken manure (1000 kg/ ha)، common chicken manure (12 ton/ha)، soil mix (1000 kg/ha)، cow manure (20 ton/ha)، vermicompost (20 ton/ha)، compost (20 ton/ha) and tea compost (soaking tubers and spraying at four times). Investigating physiological traits such as leaf chlorophyll index، chlorophyll florescence and stomata conductance showed that only leaf chlorophyll index was affected by superabsorbent (P < 0. 01) and organic manure (P < 0. 05)، while stomata conductance wad significant under it’s interaction effect at (P < 0. 05). Quality and biochemical traits show that phosphorous amount of tuber was significant in superabsorbent treatment in compare to control. Crude oil percentage، protein، fiber، starch، sugar، nitrogen، phosphorous and potassium content were not affected by organic manure. The highest amount of oil and fiber were obtained under compost and cow manure respectively. Sugar and nitrogen content were high under cow manure treatment. The highest amount of potassium and phosphorous content were belonging to chicken and Khakparvar manure respectively.

    Keywords: Potato, Superabsorbent, Animal Manure, Vermicompost, Yield
  • Gh. Davarynejad*, S. Arefkhani, Majid Azizi, M. Zarei Pages 464-478

    In order to evaluate the effect of different concentrations of postharvest salicylic acid and calcium chloride on shelf life، quality characteristics and antioxidant activity of peach fruit cv. Amesden، an experiment was conducted as factorial based on randomized completely design with three replications. Fruits were harvested at the commercial ripening stage، and fruits were immerged in different concentrations of salicylic acid (1 and 2 mM)، calcium chloride (1. 5 and 3%)، combined salicylic acid and calcium chloride (1-1. 5، 1-3، 2-1. 5 and 2-3)، and distilled water (control) for 5 min، then fruits were packed in boxes with polyethylene cover and stored at 4°C with 80-85% relative humidity for 35 days. The changes in weight loss، fruit firmness، rot percentage; pH، total soluble solids، titratable acidity، ascorbic acid and antioxidant activity were estimated in 0 and 35 days during storage. The results showed that the weight loss، rot percentage، pH and total soluble solids significantly increased، while the fruit firmness، titratable acidity، ascorbic acid and antioxidant activity significantly decreased at the end of storage period. The salicylic acid and calcium chloride treatments significantly reduced the weight loss and maintained their firmness. In this condition، the highest of titratable acidity، ascorbic acid and antioxidant activity were observed in treatments of salicylic acid and calcium chloride، while the lowest of total soluble solids and rot percentage was showed in treatments of salicylic acid and calcium chloride than in the control treatment. Also، combined treatment (salicylic acid + calcium chloride) had an important effect in relative to each treatment separately. The data indicated that the use of salicylic acid and calcium chloride may be introduced as an effective and successful strategy in postharvest technology of the peach.

    Keywords: Peach (Prunus persica L.), Storability, Fruit firmness, Ascorbic acid, Total soluble solid
  • M. Babalar, A. Asgarpour, Mohhamadali Asgari Pages 479-486

    In present research the effects of four levels (0، 0. 5، 1، 2 mM) of each of salicylic acid and putrescine treatments on the quality improvement of Granny Smith apple fruit were studied. Factorial experiment in randomized complete block with three replications on 16 trees، eighteen years in researcher station of agriculture university of Tehran was designed. For this purpose the trees were sprayed with the treatments solutions in three stages including; immediately after full bloom، 45 days after full bloom، and 116 days after full bloom (two weeks before harvesting). After harvesting، three or four fruits were assigned for each sample and immersion into the treatment solutions for 30 min، packed، and moved to 1±0. 5º C temperate and 85-90% relative humidity storage. Samples each 45 days in 5 stages exited from storage and evaluated for fruit weight loss، firmness، total soluble solids (TSS)، treatable acidity (TA)، (TSS/TA) and pH. The results showed، in to storage time fruit weight loss in treated fruits significantly (p)

    Keywords: Spray solution, Salicylic acid, Putrescence, Granny smith apple
  • Mansour Mashreghi, Majid Azizi, Fatemeh Oroojalian, Naser Shahyahmasebi Pages 487-495

    In this research the essential oils (EOs) of Kelussia odoratissima and Teucrium polium were extracted by hydrodistillation. Extracted essential oils constituents were analyzed by gas chromatograph (GC) and GC/mass spectrometry and the essential oils constituents identified according to retention time and mass spectrum. Then minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC) of the essential oils against Staphylococcus aureus، Bacillus cereus، Listeria monocytogenes، Escherichia coli O157H7، Salmonella enterica، and Pseudomonas aureogenosa were determined by microdilution technique using ELISA reader. The results showed that there are differences between the essential oils constituents as the main constituents in Kelussia odoratissima were (Z) -ligustilide، (Z) -3-butylidene-phthalide، limonene+-phellandren B. The main constituents of Teucrium polium essential oils were β-caryophylene، Germacrene D، γ-cadinene، (Z) - nerolidol، camphor، β-pinene، α- camphene، linalool، α-humulene. The MIC of Kelussia odoratissima EO was between 0. 31 mg/ml (for S. aureus) to 2. 5 mg/ml (for Salmonella enterica) but MIC of the Teucrium polium EO was between 0. 16 mg/ml (for S. aureus) and 1. 25 mg/ml (for Salmonella enterica). In conclusion، indigenous medicinal plants could be used for effective control of food borne pathogens as a complementary method that has less unfavorable effect on organoleptic attitudes of each products.

    Keywords: Kelussia odoratissima, Teucrium polium, Antibacterial activity, Microdilution method
  • Mehdi Hosseini Farahi, K. Goodarzi Pages 496-504
    In order to investigate the effect of application methods of ZnSo4 on qualitative، quantitative and correction of zinc deficiency in grapevine، an experiment was conducted in completely randomized block design with 10 treatments and 4 replications. Treatments included control، trunk injection three levels 1. 5، 3 and 5 g/l، spray in three levels 1. 5، 3 and 5 g/l and soil application (Soil drench) in 75،150 and 200 g/vine. Results showed that highest yield 17. 81 and 16. 39 kg/vine was obtained in soil application of 200 gr/vine and trunk injection in 1. 5 g/l، respectively as compared to control with 7. 27 kg/vine. Trunk injection in 3 g/l concentration increased the berry volume to 3. 62 cm3 as compared to control plant. All of treatments increased chlorophyll content as compared to control. Also، maximum zinc concentration in leaf was observed in vine’s sprayed with 5 g/l with 127. 43 mg/kg dry matter as compared to control with 17. 5 mg/kg dry matter. So، the maximum yield was obtained in low concentration of ZnSo4، but optimal concentration of zinc in leaf was observed in plant was sprayed with 1. 5% ZnSo4.
    Keywords: Grapevine, Trunk Injection, Soil drench, ZnSo4, Spry
  • Ziba Mohammadi, Najmeddin Mortazavi Pages 505-516
    Alstroemeria flower is one of the most important cut flowers in the world. Some materials can increase longevity of cut flowers. The aim of this research was evaluating the effect of some chemical solutions on postharvest Alstroemeria (cv. Stratus) cut flowers. This experiment was conducted with two factors of sucrose at four concentrations، 0، 5، 10 and 15 g/l and salicylic acid (SA) at four concentrations، 0، 100، 200 and 400 mg/l with three replication and arranged in a completely randomized design. During experiment، longevity، chlorophyll content، solution uptake، relative water content (RWC)، electrolyte leakage (EL) and leaf yellowing were evaluated. Analysis of variance showed that different levels of sucrose had significant effect only on electrolyte leakage of petal and chlorophyll content. The salicylic acid effect was significant at the one percent level on all traits except for electrolyte leakage of petal. The interactions between sucrose and SA on all traits at the five percent level had a significant effect. The results showed that treatment of 15 g/l sucrose had the highest chlorophyll content and the lowest electrolyte leakage of petal. The highest longevity، relative water content of leaf and petal، chlorophyll، solution uptake and the lowest electrolyte leakage of leaf and leaf yellowing were obtained from treatment with 400 mg/l of salicylic acid. Treated with15 g/l sucrose plus 400 mg/l SA had highest longevity، solution uptake and the lowest electrolyte leakage of petal in compared to the control. Thus، using 400 mg/l SA to increase the longevity and quality of Alstroemeria (cv. Stratus) cut flowers is recommended.
    Keywords: Sucrose, Salicylic acid, Alstroemeria, Longevity, Postharvest quality
  • Saeed Khaninejad, Hamid Reza Khazaei, Jafar Nabati, Mohammad Kafi Pages 517-523

    Potato is one of the most productive crops in agriculture and is a valuable food source in developing countries. Mycorrhizal fungi involve a symbiosis with most of crop roots and leads to improve the crops growth and yield. In order to investigate the effect of mycorrhiza fungi species on yield of potato cultivars a factorial experiment was arranged in a randomized complete block design with eight treatments (seven mycorrhiza fungi species and control treatment) on two potato cultivars، Agria and Fontane، in three repetitions. Results show that there is no significant difference in tuber yield and shoot P content in Agria and Fontane، but leaf area and shoot dry weight and total tubers weight in Fontane were higher than Agria. Control treatment and A. longula had the least and G. mosseae، G. intraradices and G. versiform had the highest tuber weights. Among fungi G. mosseae produced the highest tuber yield in both cutivars. Inoculation of root medium with G. versiform produced the highest average tubers weight compared to other treatments. Phosphorus content of treated plants with mycorrhiza was higher than control.

    Keywords: Agria, Fontane, Mycorrhiza
  • Mohammad Saeed Tadaion, Gholamreza Moafpourian, Neda Maftoonazad Pages 524-534

    To survey the effects of nutritional and growth regulator components on adverse effects of recent consecutive droughts، an experiment was conducted on uniform grape trees (VitisviniferaL. clv. ''Khalili'') in Bavanat and Shiraz (Akbar-Abad) regions in 2010- 2011. Trial was arranged in a Randomized Complete BlockDesign (RCBD)، with three replication and five trees per each plot. Experimental treatments consist of Farmer traditional condition (ctrl.)، foliar application of 3% folvicacid،foliar application offosnutrenaminoacid fertilizercontain (8. 4% free proline)، foliar applicationofbrassinosteroid (0. 4 mg. L-1)، soil application of brassinosteroid (0. 2 mg. L-1) and synchronize foliar applicationoff 3% folvic acid،fosnutrenamino acid fertilizercontain 8. 4% free proline andbrassinosteroid (0. 4 mg. L-1) in developing period of growth cycle. The results obtained from the evaluation of drought resistance indices as photosynthesis efficiency، stomata conductance، transpiration rate، water use efficiency، relative water content، leaf proline concentration، soluble sugar، chlorophyll a، b and a/b ratio on full expansionleaf of vine illustrate the significant effect of foliar application ofbrassinosteroidas growth bio-promoter on the increasing of potential drought resistance and yield of Khalili grape trees. The highest yield in this experiment belong to synchronize foliar application of folvic acid، fosnutren amino acid fertilizer contain 8. 4% free proline and brassinosteroidtreatments in developing period of growth cycle and then respectively to foliar application ofbrassinosteroid، foliar application of fosnutren amino acid fertilizer contain 8. 4% free proline، soil application of brassinosteroidandfoliar application of folvicacidwith 64. 5، 46. 2، 44. 1، 39. 8 and 20. 3 percent yield increment in comparison with control.

    Keywords: Amino acid fertilizercontains free proline, Brassinosteroid, Drought stress, Folvicacid, Khaliligrapevine
  • Rozita Khademi Astaneh, Seyed Jalal Tabatabaei, Saheb Ali Bolandnazar Pages 535-543

    Selenium is a non metallic chemical element that affects plant growth and development and but it can due to the presence of antioxidant defense system as a matter of basic human and animal health has been identified. An experiment was conducted to study the effect of Se on physiological characteristics and yield of Brussels sprouts (Brassica oleracea var. Gemmifera) with six levels of Se (0، 2، 4، 8، 16 and 32 mg/l) from sodium selenate. The experiment was arranged in a completely randomized design with four replications under greenhouse conditions. The results showed that yield in terms of fresh weight of sprout was significantly (P≤0. 01) affected by Se concentration so that increasing Se concentration from 0 to 8 mg/l increased the yield and chlorophyll index، electrolyte leakage (EL) in leaves decreased then with increasing Se concentration decreased the yield and EL in young leaves increased. The highest yield was observed at 8 mg/l Se concentration that was 40% higher compared to the control treatment. With increase concentration of Se in the nutrient solution increased Se concentration and as follow old leaves>young leaves> sprouts. The results showed that Se can be added at the 8 mg/l to the nutrient solution for growing Brussels sprout.

    Keywords: Nitrate, Electrolyte leakage, Chlorophyll, Hydroponics
  • Amir Sadeghi, Nematollah Etemadi, Mahboobe Shams, Fateme Nyazmand Pages 544-553

    In this study، the effect of drought stress on morphological and physiological characteristics of wheatgrass and tall fescue was investigated in a factorial-split plot in time arrangement based on a completely randomized design with three replications. After turf establishment، half pots were exposed to drought stress and the half other were completely irrigated. Based on the results tall fescue had higher color and lower percent leaf firing during first 10 days of drought stress، but after this period، the percent leaf firing in tall fescue increased، so that it had higher percent leaf firing and lower color than wheatgrass in the end of experiment. The results showed that under drought stress conditions was not observed the significant difference between two species in leaf relative water content. In wheatgrass، proline content of stressed plants was equal to control plants during first 10 days of drought stress but with prolonged stress treatment، the proline content increased significantly. Despite wheatgrass which had moderate rate for closed stomata percentage during stress period، tall fescue showed a great increased in this index and reached to 89. 52% at the end of 20th day. Also in drought stress، the stomata density increased and stomata diameter decreased significantly. Therefore، based on the results in long drought stress، wheatgrass had higher drought resistance than tall fescue.

    Keywords: Proline, Drought stress, Percent leaf firing, Stomata
  • Sonia Jamali, Vali Rabiei, Javad Fattahi Moghadam Pages 554-564

    The effects of coatingtreatments (waxand plasticbags) combined with methylsalicylate on the fruit quality and chilling injury of Moro blood orange were studied during storage. Treated fruits were kept in storage for 80 days at 5 oC and 90-95% relative humidity. Some characteristics such as pulp and skin total phenolics، antioxidant capacity، total anthocyanin، lipid peroxidation، and the chilling injure index were assessed at 0، 20، 40، 60، 80 days after storage. Total phenolics in the skin and pulp were reduced during storage. Peel Total phenol of wax coating treatment with methyl salicylate (0. 26 mg) had the lowest reduction after 80 days storage. Pulp total phenolic of fruits in pair plastic bag fruits (0. 25 mg) had minimal changes during storage. Coating combined with methyl salicylate to retain moisture and delay the aging process reduced chilling injury. Generally، the amount of pulp total anthocyanins and antioxidant capacity increased during storage. The antioxidant capacity of the wax coating fruits، pair plastic bag fruits and pair plastic bag fruits combined with methyl salicylate was 42. 98، 37. 46 and 37. 42، respectively. Wax combined with methyl salicylate (0. 18 mM) and pair plastic bag fruits (0. 17 mM) has the lowest lipid peroxidation during storage. Individual plastic bag with methyl salicylate (44. 54%) had the least amount and methyl salicylate (77. 41%) had most ion leakage. The best treatments were individual fruit packing combined with methyl salicylate and wax coating combined with methyl salicylate that reduced the incidence of fruit chilling injury to one percent. Ion leakage، lipid peroxidation and chilling injury increased during cold storage. Treated fruit with wax combined with methyl salicylate and individually and pair packed fruit combined with methyl salicylate had the best visual fruit quality. Combined treatments had more effects than individual treatments alone.

    Keywords: MDA, Coating, Storage period, Antioxidant capacity, Total phenol, Chilling injury index
  • Maryam Haghighi, Maryam Mozafariyan Pages 565-575
    Decreasing irrigation via partial root zoon drying (PRD) save water and decreased production expenses. For comparing common irrigation and PRD on tomato cv. Falcato an experiment was designed in Massey University of New Zealand. Treatments were control (irrigation in a Field capacity in each irrigation to whole root zoon) and PRD (irrigation in a half of Field capacity in each irrigation to one side of root zoon). The results were shown that superoxide dismutase and peroxidase activity increased in PRD compare with control. Photosynthesis، mesophyll conductance، photosynthesis water efficiency، fresh and dry weight of root and shoot decreased in PRD. NACE (Nutrient Acquisition Efficiency) of leaf was the highest for Zn and Na and the lowest for P when PRD applied compare with control. Yield indices like MP increased significantly by 63% compare to first harvest. YSI (Yield Stability Index) increased by 46% in third harvest compare with second one. The TOL (Tolerance index) increased by 80% in last harvest compare with first one. GMP (Geometric Mean Productivity) in the second harvest increased by 62% compare to first one.
    Keywords: Partial root drying, Superoxide dismutase, Peroxidase, Stress Susceptibility Index, Yield, Tomato
  • Mahsa Salehi, Nematollah Etemadi*, Naser Honarjoo, Mehrdad Jafarpour Pages 576-583

    In order toa desirable growth، plants need fertile soil which has the availability of nutrient elements in it. Sometimes، in spite of having access to the nutrient elements، decrease yield، due to undesirable physical situation. Stock (Matthiolaincana cv. Column Crimson) is one of the potting flower that its growth medium traditionally including HAWAR soil، basin sediment and untreated waste municipal. Due to decrease reach to mentioned soils، so that، it is necessary to replace a growth medium and surveying the effect of different organic matter in pot stock. Garden soil was used as main source of medium and as control. In this study، treatments including garden soil amendment by 4 and 8 % (w/w) of different organic matter (untreated waste municipal، beet pulp، leaf mold، and municipal compost). Another treatment was traditional growth medium. This research was performed in a randomized complete block design with four replications. Result showed that manure treatments on plant height، floret diameter، carbohydrate content had significant different (p).

    Keywords: Untreated waste municipal, Beet pulp, Compost, Inflorescence
  • Mohsen Mardi, Mehrshad Zeinalabedini*, R. Haghjoyan, S.H. Jamali, S.M. A. Kavand, K. Ahmadi, L. Sadeghi, A.A. Loni, T. Karami, S. Khoshkam Pages 584-593

    Due to the complex assessment of young walnut cultivars (Juglansregia L.) based on morphological traits، advance molecular tools have provided a new prospect for cultivar identification and DNA fingerprinting. In this study، specific molecular keys were identified for 5 Iranian walnut cultivars (Juglansregia L.) using 30 SSR markers. The results showed that 5 SSR markers produced polymorphic bands for studied Iranian walnut cultivars. SSR markers WP-376andABRII-WM-6produced specific molecular keys in walnut cultivars K72، Z30، Z53 and Z60. Due to different genetic background، it was impossible to recommend the B21 and Z67 genotypes as mother’s trees. The specific molecular keys were verified on 39 walnut mother''s trees and the results were confirmed at two independent laboratories. The reported specific molecular keys can be used for identification of 5 Iranian walnut cultivars in juvenile period.

    Keywords: Walnut, Microsatellite, Fingerprinting, Model based method, Clustering
  • Fateme Zafari, Mohammad Esmaeil Amiri, Ali Vatanpour Azghandi Pages 594-599

    This study was conducted to find out the influence of in vitro salinity on growth parameters shoot length، number of leaves، number of new buds، the chlorophyll، chlorosis and necrosis and absorption of sodium، chloride، potassium، nitrogen and phosphorus of pear (Pyrus communis cv. Dargazi) in vitro propagated shoots. The experiment was conducted as a complete randomized design with 5 salinity levels; (control)، 40، 80، 120 and 160 mM of sodium chloride in 2013 at Zanjan University، Zanjan، Iran. Different mentioned parameters were assessed after 6 weeks of culture. Shoot length and leaf number per explant decreased and number of chlorotic and necrotic leaves increased with increasing salinity. Increasing salinity levels also decreased nitrogen and potassium content of plant tissues while their sodium and chloride contents increased. Phosphorus was not affected by salinity.

    Keywords: Pear, Salinity, Growth, Nutrient uptake, In vitro conditions